به گزارش روابط عمومی موسسه امام رضا علیه السلام، حجت السلام میرزاپور با تبیین حدیث سلسلهالذهب از امام رضا علیهالسلام که هنگام ورود به نیشابور در مورد ولایت اهلبیت علیهمالسلام بهعنوان شرط توحید بیان فرموده است، اضافه کرد: إسحاق بن راهوَیه گوید: لَمّا وافی أبُو الحَسَنِ الرِّضا علیهالسلام بِنَیسابورَ و أرادَ أن یخرُجَ مِنها إلَی المَأمونِ اجتَمَعَ إلَیهِ أصحابُ الحَدیثِ، فَقالوا لَهُ: یابنَ رَسولِ اللّهِ، تَرحَلُ عَنّا و لا تُحَدِّثُنابِحَدیثٍ فَنَستَفیدَهُ مِنک؟! و کانَ قَد قَعَدَ فِی العُمارِیةِ، فَأَطلَعَ رَأسَهُ و قالَ: سَمِعتُ أبی موسَی بنَ جَعفَرٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی جَعفَرَ ابنَ مُحَمَّدٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی مُحَمَّدَ بنَ عَلِی یقولُ: سَمِعتُ أبی عَلِی بنَ الحُسَینِ یقولُ: سَمِعتُ أبِی الحُسَینَ بنَ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ أبی أمیرَ المُؤمِنینَ عَلِی بنَ أبی طالِبٍ یقولُ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یقولُ: سَمِعتُ جَبرَئیلَ یقولُ: سَمِعتُ اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ یقولُ: لا إلهَ إلَّا اللّهُ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی. قالَ: فَلَمّا مَرَّتِ الرّاحِلَةُ نادانا: بِشُروطِها، و أنَا مِن شُروطِها. (صدوق؛ التوحيد؛ ص۲۵)
هنگامی که ابوالحسن الرضا علیهالسلام به نیشابور رسید و خواست که آنجا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک گوید، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند: ای پسر پیامبر خدا، از پیش ما میروی و برایمان حدیثی که از محضرتان فیضی بریم، نمیگویی؟! حضرت که در کجاوه نشسته بود سرش را بیرون آورد و فرمود: از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که می فرماید: از پدرم، جعفر بن محمّد شنیدم که میفرماید: از پدرم، محمّد بن علی شنیدم که میفرماید: از پدرم، علی بن الحسین شنیدم که میفرماید: از پدرم، حسین بن علی بن ابی طالب شنیدم که میفرماید: از پدرم، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که میفرماید: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که میفرماید: از جبرئیل شنیدم که میفرماید: از خداوند جلّ جلاله شنیدم که میفرماید: (کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هر کس وارد حصار من شود از عذابم در امان است. اسحاق میگوید: چون شتر به راه افتاد حضرت با صدای بلند به ما فرمود: اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.
آقای میرزاپور در توضیح این حدیث گفت: توحيد، اساسيترين آموزه و از مهمترين مباحث اعتقادي و جهانبيني اسلام است. به تعبير مرحوم شهيد مطهري توحيد نه يکي از مسائل اسلام در کنار ساير موضوعات اسلامي، بلکه اسلام سراسرش «توحيد» است و تمام مسائل چه آنها که مربوط به اصول عقايد است و چه آنها که به اخلاقيات و امور تربيتي و يا ساير دستورالعملهاي روزانه ارتباط دارد، همگي يکجا و يکپارچه توحيد است. (مطهري، مرتضي؛ آشنائي با قرآن؛ سورههاي حمد و بقره؛ ص۳۳) در این راستا از امام رضا علیهالسلام نقل شده است که ايشان فرمودهاند:
أوَّلُ عِبادَةِ اللّه ِ مَعرِفتُهُ و أصلُ مَعرِفةِ اللّه ِ جلَّ اسمُهُ تَوحيدُهُ. (ابنبابویه، محمد بن علی؛ التوحيد؛ ص۳۴)
معاون آموزشی موسسه امام رضا علیه السلام درباره مفهوم توحید بیان کرد: معمولاً تصور و برداشت عموم از توحيد، قضيه «خدا هست» ميباشد که اگرچه تصور و برداشت صحيحي است، اما مسأله محدود به اين مطلب نشده و داراي وسعت، ابعاد و عمقي بسيار فراتر و عاليتر از قضيه مذکور است؛ چراکه توحيد يک جهانبيني و رويکرد به جهان هستي و زندگي است و تمامي اجزاي زندگي انسان را در برميگيرد. توحيد کامل آن است که ذات حق از هر تعيّن حقيقي يا اعتباري و حتي از خودِ همين تعيّن و قيد نيز آزاد و رها باشد. اثبات چنين توحيدي که کاملترين مراتب توحيد خداوند سبحان است به دين مقدس اسلام اختصاص داشته و اين همان مقام محمدي صلی الله علیه و آله است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش علیهمالسلام بدان مخصوص گشته و اولياي امّت او نيز به نحو وراثت از او بر آن دست يافتهاند. رسيدن به اين معنا از توحيد، نه تنها ممکن است، بلکه هدف از خلقت انسان چيزي جز رسيدن به اين مقام نيست. وقتي انسان به شهود توحيد احدي نائل گرديد و همه ذوات را فاني در ذات حق مشاهده نمود و حتي از خود و مشاهده خود نيز اثري باقي نماند، در اينجا است که عاليترين درجه «ولايت» نصيب انسان ميشود که حضرت شرط رسیدن به آن را تبعیت از ایشان میدانند.
آقای میرزاپور در توضیح این مطلب «ولايت» را از ريشه «ولي» (بر وزن فَلْس) دانست و معناي اصلي «ولي» را قرارگرفتن چيزي در کنار چيز ديگر بیان کرد به نحوي که موانع و پردههاي ميان آن دو در جهتي که باعث نزديکي است برداشته شود و هيچ فاصلهاي بين آنها باقي نمانده و بينشان چيز ديگري غير از آن جـنس حائـل نباشـد. بنابراين، «ولايت» يک نوع نزديک شدن به چيزي است به طوري که موانع و پردههاي ميان آن دو، در جهتي که باعث نزديکي است برداشته شود. (طباطبایی، سید محمدحسین؛ الميزان؛ ج۵، ص۵۶۲)
حجت الاسلام میرزاپور درباره رابطه توحید و ولایت گفت: حقيقت ولايت با مقام احديّت و مقام نورانيّت اهلبيت عصمت و طهارت علیهمالسلام گره خورده و در واقع يکي است. با توجه به عجين و يکي بودن معنا و حقيقت «ولايت» با «توحيد احدي» و «حقيقت محمّدي صلی الله علیه و آله» رسيدن به توحيد حقيقي و فناي تام بدون توجه به امام حي و حاضر بيمعنا و غيرممکن خواهد بود، و حقيقت سلوک الی الله نيز چيزي جز سير در مراتب وجودي امام معصوم علیهالسلام نخواهد بود و این همان چیزی است که با تأمل دقیق در حدیث سلسلهالذهب باید به آن رسید.
در پایان آقای میرزاپور توصیه کرد با توجه به اين حقيقت است که آیتالحق والعرفان سيد احمد کربلايي به سالکان راه حق سفارش ميفرمايند: «تمام مواظبت بر دوام توجّه و توسّل به حضرت حجّت عجل الله تعالی فرجه الشریف اينکه واسطه فيض زمان است، ملحوظ داشته، بعد از هر نماز دعاي غيبت که «اللهم عرفني نفسک …» بوده باشد و سه بار قرائت سوره توحيد، هديه به آن بزرگوار و دعاي فرج (اللهم عظم البلاء…) را ترک ننمايید». (بهاری، محمد؛ تذکره المتقین؛ ص۱۷۷)