به گزارش روابط عمومی موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع) حجت الاسلام و المسلمین یاوری عضو گروه علمی تاریخ موسسه امام رضا (ع) در مصاحبه ای به مناسبت ایام محرم اباعبدالله الحسین (ع) اظهار داشتند :
یکی از عوامل و زمینه های گسترش تشیع، شهادت امام حسین(ع) در قیام کربلا است. عاشورا، از بزرگ ترین حوادثی است که از زمان وقوع تا کنون، همواره بر تاریخ تشیع اثرگذار بوده است. نحوه شهادت، اهداف قیام امام و شدت جنایات بنی امیه نسبت به شهدای کربلا، هر شنونده ای را تحت تأثیر قرار می داد تا انزجار خود از ظلم بنی امیه را اظهار دارد. از دیگرسو، نهضت عظیم امام حسین(ع) برخاسته از متن اسلام ناب بر ضد ستمگران اموی به سرکردگی یزید بود. این نهضت توانست مسلمانان مظلوم، ازجمله موالیان را که مورد ظلم واقع شده بودند، به سوی خاندان رسالت سوق دهد. خون پاک و جوشان شهدای کربلا قیام هایی را به وجود آورد که ایرانیان در اکثر این قیام¬ها از جمله قیام مختار، شرکت فعال داشتند.
حادثۀ كربلا، فریاد مظلوميّت شیعه بود. حضور خاندان رسالت در آن حادثه و آنچه پس از آن بر آنان گذشت، اين مظلوميّت را به اوج رساند. پيش از آن، كشته شدن حجربن عدى و يارانش، تخم كينۀ بر ضد امويان را در دل مردم عراق كاشته بود. كشته شدن عمروبن حمق خُزاعى و ميثم تمّار كه در آستانۀ قيام كربلا در كوفه اعدام شد، بر شدت انزجار مردم افزود. همۀ اين ها مظلوميّت شيعه را بهصورت يك سنت در عراق درآورده بود و قیام های متعددی شکل گرفت. نحوه شهادت قیام کنندگان از خاندان ابی طالب به ویژه در قیام ها نیز خود زمینه ای بود تا مردم به حمایت از تشیع پرداخته و از فساد بنی امیه و بنی عباس ابراز انزجار کنند. یعقوبی(م۲۹۲ق) نقل میکند: «وقتی زید شهید شد، شیعیان در خراسان به جنبوجوش درآمدند و تشیّع خویش را آشکار ساختند. خطیبان آشکارا ظلم و ستم بنیامیه را بر خاندان پیامبر(ص) میگفتند.»
سید محسن امین می نویسد: «هنگامی که امام حسین(ع) شهید شد اکثر مسلمانان این حادثه را بسیار بزرگ شمردند، حتی بعضی از اموی ها تکان خوردند و برتری خاندان پیامبر(ص) را دریافتند و از ظلمی که بر آنان شده متأثر شدند و احساس کردند که از حمایت آل محمد تقصیر و کوتاهی کرده اند. این حادثه سبب شده تا بسیاری از بنی امیه از دستگاه اموی جدا شوند و به شیعیان بنی هاشم و علویان گرایش پیدا کنند. تمایل به خاندان نبوت زیاد گردید، به علاوه حادثه حَرّه و قیام توّابین موجب روگردانی سایر مردم از بنی امیه شد. این گرایش به تشیع همچنان تا آخر حکومت بنی امیه در شهرهای ایران به ویژه در قم ادامه داشت.»
تأثیر مظلومیت شیعه و شهادت امام حسین(ع) در تاریخ آنچنان بود که مردم سیستان برعلیه جنایات بنی¬امیه در واقعه عاشورا، قیام کردند یا آنکه مردم عراق سال ها یزید و معاویه را لعن می کردند. عباسیان نیز از این مظلومیت سوء استفاده کرده و با شعار «الرضا من آل محمد» بر مسند قدرت تکیه زدند؛ گرچه در آغاز مسلمانان فریب این شعارها را خورده و به عباسیان پیوستند؛ امّا پس از رسیدن آنان به منصب خلافت و آشکار شدن نیت سوء، ظلم و ستمشان به علویان، مردم با انگيزههاي حقيقي ایشان آشنا شده، از آنان منزجر شده و به سوی علویان متمایل گشتند.
حجت الاسلام و المسلمین در ادامه سخنان خود اظهار داشتند : یکی از صحنههای زیبای تاریخ کربلا، عدم سازش با دشمن در شرایط سخت است. صحنه ای که دشمن تا دندان مسلح به قتل امام معصوم و فرزند رسول خدا(ص) و اصحاب وی پرداخته و فجیعترین اقدامات را مرتکب می شود، اما کسی حاضر به تسلیم نیست. زیرا عقیده تسلیم بردار نیست و نتیجه آن ماندگاری نام سیدالشهدا با محوریت مبارزه با ظلم بود. بنابراین، شهدای کربلا، هیچگاه نلغزیده و حتی عقیده خود را در آن شرایط سخت نسبت به قیام عاشورا و همراهی با امام خود را اظهار می کردند.
محبت به امام حسین(ع) و خاندان رسالت در کوفه بسیار زیاد بود. با آمدن عبیدالله بن زیاد، شیعیان و محبان از جهت ترس جان خود، گاهی عقیده خود را مخفی می کردند یا برای اینکه در کربلا حضور نیابند، از کوفه فرار میکردند. به عنوان نمونه از هر هزار نفری که ابن زیاد به کربلا برای جنگ با امام حسین(ع) اعزام می کرد، تنها دویست نفر می رسیدند و مابقی فرار می کردند. افرادى كه در كنار امام حسين(ع) به شهادت رسيدند، از شيعيانى بودند كه امامت را تنها حقّ على(ع) و فرزندانش مىدانستند. علاوه بر دفاع امام از حق خویش، يارانش نیز اين اعتقاد را بيان كردند. چنان¬که مسلم به ابن زياد گفت: «به خدا سوگند، معاويه خليفه به حق نيست؛ بلكه با حيلهگرى بر وصى پيامبر (علی(ع) و حسن(ع)) غلبه كرده و خلافت را غصب كرده است. عبدالرحمان بن عبدالله يَزنى، می گفت: «دين من، دين حسن(ع) و حسين(ع) است.» همچنين حَجّاج بن مَسرُوق خطاب به امام حسين(ع) می گفت: «پدر شما علی، وصی رسول الله است.» هلال بن نافع بَجَلى در شعرى مىگفت: «من از بنى تميم و بَجَلى هستم و دينم همان دين حسين(ع) و- پدرش- على(ع) است.» عثمان بن على بن ابى طالب نيز در شعرى مىگفت: «آقايم على، صاحب كارهاى پاك و طاهر است، من برادر حسين(ع) هستم كه برگزيدهترين برگزيدگان است.»