به همت معاونت پژوهش مؤسسه امام رضا(علیه السلام)
نشست علمی «تقابل دو مکتب عثمانی و علوی در حوزه سیاست و فرهنگ» ویژه دانش پژوهان شبعه اهواز برگزار شد؛
عضو گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه:
واقعه کربلا مصداق جامع تقابل مکتب عثمانی و مکتب علوی(ع) است
حجتالاسلام هدایت پناه، امویان را تبلور مکتب عثمانی خواند و گفت: مکتب عثمانی مراحل متعددی دارد، افراطی های این مکتب، ناصبی ها هستند و تبلور ناصبی ها و احیا کننده و توسعه دهنده مکتب عثمانی در عرصه سیاست و فرهنگ، اموی ها هستند که اوج شقاوت آنها را در کربلا شاهد هستیم.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(علیهالسلام)، نشست علمی «تقابل دو مکتب عثمانی و علوی در حوزه سیاست و فرهنگ» با ارائه حجتالاسلام محمد رضا هدایت پناه، دانشیار گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در حضور جمعی از طلاب و پژوهشگران رشته تاریخ اهلیبیت علیهم السلام و به همت معاونت پژوهش مؤسسه امام رضا(ع) در سالن جلسات این موسسه برگزار شد.
وی مکتب را نوعی تفکر و دیدگاه خواند و اظهار داشت: مکتب به معنای مذهب نیست، بلکه مکتب همانند هر تفکری در بستر تاریخی و در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی تطور و گسترش پیدا می کند.
حجتالاسلام هدایت پناه، جریان شناسی و تحلیل تاریخ را مهم ارزیابی کرد و گفت: اگر کسی با تاریخ و مکاتب آگاهی داشته باشد؛ اما جریان شناسی نداشته باشد، در تحلیل و فهم وقایع تاریخی دچار انحراف خواهد شد، چنان که در طول تاریخ بسیاری افراد با ظاهر و الفاظ قرآن آشنا بودند، اما کلام الهی را فهم نکرده و به حقیقت آن پی نبردند.
وی به تقابل تاریخی مکتب عثمانی در برابر مکتب علوی(ع) اشاره و تصریح کرد: مکتب عثمانی هواه خواه عثمان است، حکومت وی را مشروع خوانده و از نظر سیاسی او را بی گناه و بدون جرم می داند و حکومت امیرالمؤمنین علی(ع) را نامشروع تلقی می کند.
عضو گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، امویان را تبلور مکتب عثمانی خواند و ابراز داشت: مکتب عثمانی مراحل متعددی دارد، افراطی های این مکتب، ناصبی ها هستند و تبلور ناصبی ها و احیا کننده و توسعه دهنده مکتب عثمانی در عرصه سیاست و فرهنگ، اموی ها هستند که اوج شقاوت آنها را در کربلا شاهد هستیم.
وی مکتب علوی(ع) را به دو شاخه تشیع سیاسی و تشیع مذهبی تقسیم کرد و یادآور شد: تشیع سیاسی در ظرف زمانی خودش به عنوان یک جریان سیاسی در مقابل عثمانی ها مطرح است و در عین حال به خلیفه اول و دوم از نظر جایگاه و رتبه معتقد است.
حجتالاسلام هدایت پناه، اعتقاد به ولایت و وصایت امیرالمؤمنین علی(ع) را شاخصه تشیع مذهبی دانست و خاطرنشان کرد: اعتقاد به ولایت و وصایت حضرت علی(ع) از ویژگی هایی است که در بزنگاه های تاریخی خودش را نشان می دهد؛ چنان که مالک اشتر بعد از بیعت با حضرت تعبیر «هذا وصی الانبیاء و وارث علم الانبیاء» را به کار برد؛ اما در مورد تشیع سیاسی این اعتقاد و جملات مشاهده نمی شود؛ از اینرو بعد از بیعت در شرایط مختلف، عملکرد این دو جریان متفاوت است.
وی جنگ جمل را نخستین تقابل تشیع سیاسی و تشیع مذهبی عنوان کرد و گفت: در جریان جنگ جمل بسیاری از افراد شک کردند که حضرت جمله معروف حق پرستی به جای شخصیت پرستی را ایراد فرمودند، البته مکتب عثمانی، نمایندگان برجسته ای داشت و طبق تعبیر ابوحنیفه، اگر جریان بغات در دوران حکومت امام علی(ع) نبود، این مسأله برای ما در طول تاریخ حل نمی شد؛ این که عده ای که خودشان عامل قتل عثمان بودند و علیرغم مخالفت و جلوگیری حضرت به دلایلی که در تاریخ ذکر شده است، بیعت را شکستند و با توجه به جایگاهی که داشتند حکومت مشروع امام علی(ع) را هدف قرار داده و فریاد خونخواهی عثمان سر دادند.
دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به غائله صفین اشاره کرد و افزود: بعد از پیروزی جبهه علوی(ع) در عرصه سیاسی و نظامی در جنگ جمل، افرادی همچون ابوموسی اشعری، پیروزی حتمی علوی را به شکست تبدیل کرد و جریان تاریخ را عوض کرد، چنان که امام صادق(ع) با یادآوری شکست صفین بارها گریه کردند.
وی ابوموسی اشعری را از نمایندگان مکتب عثمانی خواند و تصریح کرد: ابوموسی اشعری فقیه قدری بود، مصحف داشت، قاری قرآن بود و با صدای زیبایی قرآن را تلاوت می کرد، بسیاری از قراء از لشکریان امام علی(ع) پیرو ابوموسی بودند که بعدها جزء خوارج شدند، از این جهت توانستند بزرگترین ضربه را به حکومت حضرت علی(ع) بزنند.
حجتالاسلام هدایت پناه به جنایات خوارج در دوران حکومت امیرمؤمنان علی(ع) اشاره و تصریح کرد: خوارج با سردمداری ابوموسی اشعری با جریان حکمیت و حل نزاع معاویه با حضرت علی(ع)، پیروزی حتمی حضرت را به شکست تبدیل کردند و برای تضعیف منزلت امام علی(ع) در جامعه، شبهات مربوط به شأن و جایگاه ایشان را مطرح کردند.
وی جنگ نهروان را جنگ نیابتی معاویه و مشابه جنگ داعش خواند و یادآور شد: معاویه با ایجاد جنگ نیابتی، جبهه علوی را در مقابل امیرالمؤمنین علی(ع) قرار داد و با توجه به روحیات خاص خوارج از قبیل عبادت، زهد و جایگاهشان در میان مردم بزرگترین ضربه را بر حکومت حضرت وارد کرد که در نهایت بزرگترین جنایت خوارج، شهادت امیرالمومنین علی(ع) است.
استاد تاریخ اسلام حوزه و دانشگاه با اشاره به جنایت های معاویه علیه جامعه اسلامی تصریح کرد: معاویه با ایجاد گروه غارات با هدف ضعیف جلوه دادن حکومت حضرت علی(ع) و ناتوانی ایشان در اداره جامعه و همچنین زمینهسازی جهت به دست گرفتن حکومت به غارت گری، قتل و کشتار مردم در شهرها و سرزمینهای تحت قلمرو حاکمیت حضرت پرداخت که با توجه به شرایط لشکریان در جبهه علوی(ع) و زیر سؤال بردن امنیت اجتماعی و دینی از سوی معاویه، این مسأله می تواند در تسریع صلح امام حسن(ع) نیز تأثیرگذار باشد.
حجتالاسلام هدایت پناه در پایان واقعه کربلا را مصداق جامع و بنیادین تقابل مکتب عثمانی و مکتب علوی(ع) دانست و گفت: درکربلا، رجزها و شعارهای علوی و عثمانی تکرار شد، هر کسی خودش را نماینده یکی از دو جریان معرفی می کرد، گرچه در ظاهر شکست نظامی و میدانی در مکتب علوی(ع) اتفاق افتاد؛ اما به اعتراف برخی از اموی ها، اشتباه بنیادین حکومت اموی حضور در کربلا بود که طومار خاندان امویان را جمع کرد و در میان جنایات عثمانی ها برگ برنده ای تاریخی برای مکتب علوی(ع) رقم خورد.