همسرداری حضرت زهرا(س) الگویی برای جامعه امروز

مقاله   «همسرداری حضرت زهرا(س) الگویی برای جامعه امروز» تألیف حجت الاسلام دکتر محمدجواد یاوری سرتختی، نگاهی دقیق و عمیق به سیره حضرت زهرا و امیرمومنان در نظام هسرداری دارد. در این مقاله، نویسنده با بهره‌گیری از منابع معتبر و روش تحقیق تحلیلی، به بررسی ابعاد مختلف این واقعه پرداخته و به سوالات مهمی پیرامون آن پاسخ داده است. یکی از نکات برجسته این مقاله، تحلیل روایات مرتبط با الگوی رفتاری ایشان تبیین در جامعه است. مطالعه این مقاله برای همه علاقه‌مندان به تاریخ اسلام و شیعه توصیه می‌شود.

تکریم همسر از نکات قابل توجه در سیره حضرت زهرا(س) بود. آن حضرت بر این امر تأکید داشت که بهترین مرد کسی است که با همسر خود خوش­رفتار باشد؛[۱] ایشان در عمل نیز، بسیار شیفته و علاقه­مند به همسر خود علی­بن ابی­طالب(ع) بود[۲] و همواره از او به نیکی و بهترین همسر و تکیه­گاه برای خانواده یاد می­کرد.[۳] همچنین، زمانی که همسر خود را محزون و گریان می­دید، از ایشان دل­جویی می­کرد و با نگرانی می­گفت: «خداوند چشمان شما را گریان نسازد.»[۴]

درباره دلتنگی و ارادت حضرت زهرا(س) نسبت به همسر خود آمده است، هنگامی که امیرمؤمنان علی(ع) به مأموریتی می­رفت، وسائل و آذوقه سفر ایشان را آماده می­کرد[۵] و چون از فرط محبت، تحمل دوری همسرش را نداشت، گریه می­کرد.[۶] به­عنوان نمونه، در مأموریتی که برای امیرمؤمنان علی(ع) پیش آمد، سه روز گذشت و خبری از آن حضرت نیامد؛ حضرت فاطمه(س) نگران گردید و با حال گریان نزد رسول الله(ص) رفت تا خبری از ایشان بیابد.»[۷]

در هنگام بازگشت امیرمؤمنان علی(ع) از سفر نیز، سیره ایشان چنان بود که از او به گرمی استقبال کند؛ به­گونه­ای که افزون­بر آراستن منزل،[۸] لباس آراسته می­پوشید و غذایی را برای پذیرایی آماده می­کرد.[۹] رابطه بین ایشان و امیرمؤمنان علی(ع) بر مدار محب و تکریم هم­دیگر بود. رابطه­ای که حضرت زهرا(س) همسرش را صاحب­خانه می­دانست و حتی برای صحبت کردن با مخالفان نیز از همسر خود اجازه می­گرفت.[۱۰]

حضرت زهرا(س) بسیار قانع بود و از این­که چیز بیشتری را از همسرش امیرمؤمنان علی(ع) بخواهد یا امر به کاری کند، حیا می­کرد؛ چنان­که خطاب به امام فرمود: «رسول الله(ص) من را نهی کرده که چیزی از تو درخواست کنم و پدرم به من فرمود: اگر چیزی برای تو آورد، بپذیر و گرنه تو درخواستی از او نداشته باش.»[۱۱]

حضرت زهرا(س)، در مشکلات زندگی، طبعی خوش و شوخ با امیرمؤمنان علی(ع) داشت و هیچ­گاه همسر خود را به سختی نمی­انداخت و از این­که خواسته­ای را تحمیل کند که در توان او نباشد، از خدا طلب بخشش می­کرد. به­عنوان نمونه، زمانی امیرمؤمنان علی(ع) درآمد باغ خود را در راه بازگشت به خانه انفاق کرده بود و با دست خالی به خانه برگشت، حضرت زهرا(س) فرمود: «من از این­که چیزی را از او بخواهم، از خدا طلب آمرزش دارم و دیگر از او چیزی طلب نمی‌کنم.»[۱۲]

نوع رابطه حضرت صدیقه طاهره(س) با امیرمؤمنان علی(ع) چنان بود که احساس رضایت­مندی نسبت به همدیگر را هم ابراز می­کردند. به­عنوان نمونه، ایشان در آخرین لحظات عمر خود نیز خطاب به همسر خود فرمود: «اى پسر عمو! مى‏دانى كه هرگز – به شما – دروغ نگفته‏ام، از هنگامى كه زندگى مشترك داريم، با تو مخالفتى نكرده‏ام.» امیرمؤمنان على(ع) نیز فرمود: «پناه بر خدا! شما به احكام خدا داناتر، پرهيزكارتر و بيشتر از آن از خدا مى‏ترسى كه من فرداى قيامت بتوانم بگويم مخالفتى با من روا داشته‏اى.»[۱۳]

تکریم و حمایت از همسر، داشتن آرامش و صبر، اهتمام به تربیت فرزندان نیکو و شجاع و داشتن تقوای الهی در زندگی مشترک، بخشی از مهم­ترین و بارزترین ویژگی­های زندگی حضرت فاطمه(س) بود که امیرمؤمنان علی(ع) به آن فخر کرده[۱۴] و همواره از آن ویژگی­ها یاد می­کرد و می­فرمود: «هرگز فاطمه(س) را به خشم نیاوردم و هرگاه به او می­نگریستم، همه ناراحتی­ها، رنج­ها و غصه­هایم را از یاد می­بردم.»[۱۵]

حضرت زهرا(س) همسر خود را وصی و برادر رسول الله(ص)، فردی باایمان، مجاهد و برترین همسر معرفی می­کرد و از رسول الله(ص) نقل کرده است که سعادت کامل و حقیقی، در گرو دوست داشتن علی(ع) است.[۱۶] ایشان، هیچ­گاه سفارش­های رسول الله(ص) مبنی بر احترام و اطاعت از همسر را فراموش نکرد.[۱۷] امیرمؤمنان(ع) نیز همسر خود را فردی مهربان[۱۸] و سرور زنان عالم معرفی کرده و همواره او را در موقعیت­های مختلف و مهم، از جمله در نبرد صفین، بعد از نبرد نهروان و حتی در مقابل معاویه، ضمن ستایش و یادآوری فضائل آن حضرت برای دیگران، به زندگی با ایشان به­عنوان دختر رسول الله(ص) افتخار می­کرد.[۱۹]

نیکی و روابط عمیق حضرت فاطمه(س) با امیرمؤمنان علی(ع) در زندگی چنان زیبا و ستودنی است که محال بود همسر خود را اذیت کند یا در سختی قرار دهد[۲۰] یا برخلاف نظر او کاری کند. وقتی رسول الله(ص) از على­بن ابی­طالب(ع) پرسيد: «همسرت، چگونه زنى است؟ آن حضرت عرض کرد: نيكو ياورى براى اطاعت از خدا است. رسول الله(ص) همين سؤال را از حضرت فاطمه(س) كرد؛ ایشان هم پاسخ داد: شوهرى خوب و شايسته است. سپس رسول الله(ص) براى آنان دعا كرد و فرمود: خداوندا! در ميان آنان الفت برقرار نما، آنان و فرزندانشان را نعمت بهشت نصيب فرما؛ به آنان فرزندانى پاك و مبارك عطا کن و در ذرّيّه آنان بركت قرار بده.»[۲۱]

در دفاعی دیگر از شخصیت این دو انسان برجسته و بهشتی می­توان گفت، آنان تحت تعالیم رسول الله بودند و به­گونه­ای زیست کردند که بدون اجازه همدیگر به کاری اقدام نمی­کردند. به­عنوان نمونه، برخی از ساکنان مدینه مراسم عروسى داشتند. آنان خدمت رسول الله(ص) رسيده و گفتند: «ما بر گردن شما حق همسايگى داريم و مى‏خواهيم دخترت فاطمه(س) را به خانه ما بفرستى تا مراسم عروسى ما زينت پيدا كند.» ایشان بسيار اصرار نمودند، اما آن حضرت فرمود: «او همسر على­بن ابی­طالب(ع) است و در اختيار او است.» اما آنان مجددا از رسول خدا(ص) خواستند كه تا از على(ع) بخواهد به فاطمه(س) اجازه شركت در مجلس آنان را بدهد. امام نیز اجازه داد و ایشان در آن مراسم شرکت کرد.[۲۲]


[۱] . محمدبن جریر طبری شیعی، دلائل الامامه، ص۷۶.

[۲] . «صمیمت بین این دو زوج چنان بود که گاهی با همدیگر مزاح می­کردند.» فضل­بن شاذان­بن جبرئیل، الفضائل، ص۸۰.

[۳] . موفق­بن احمد خوارزمی، المناقب، ص۳۵۳؛ على­بن عيسی اربلّی، کشف الغمه في معرفة الأئمه(ع)، ج۱، ص۳۶۲.

[۴] . فضل­بن شاذان­بن جبرئیل، الروضة في فضائل أميرالمؤمنين عليّ­بن أبي­طالب(ع)، ص۷۶؛ محمدبن محمدبن نعمان مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۱۵.

[۵] . احمدبن حنبل، مسند، ج۶، ص۲۸۲.

[۶] . محمدبن محمدبن نعمان مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۱۵.

[۷] . محمدبن على­بن بابویه قمی‏، الامالی، ص۱۰۵.

[۸] . حسن­بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۹۴.

[۹] . مسلم­بن حجاج نیشابوری، الصحیح، ج۴، ص۴۰؛ احمدبن حنبل، مسند، ج۶، ص۲۸۲.

[۱۰] . سُلیم­بن قیس هلالی، کتاب سُلیم، ج۲، ص۸۶۹.

[۱۱] . محمدبن مسعود عیاشی، التفسیر، ج۱، ص۱۷۱؛ نعمان­بن محمد مغربی، شرح‏الاخبار فى فضائل الائمه الاطهار(ع)، ج۲، ص۴۰۱.

[۱۲] . محمدبن علی­بن بابویه قمی، الامالی، ص۴۷۰.

[۱۳] . محمدبن احمد فتال نیشابوری، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج۱، ص۱۵۱.

[۱۴] . محمدبن حسن طوسی، الامالی، ص۲۱۱.

[۱۵] . «وَ لَقَدْ كُنْتُ‏ أَنْظُرُ إِلَيْهَا فَتَنْكَشِفُ عَنِّي الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَان‏.» موفق­بن احمد خوارزمی، المناقب، ص۳۵۴- ۳۵۳؛ على­بن عيسی اربلّی، کشف الغمه في معرفة الأئمه(ع)، ج۱، ص۳۶۳.

[۱۶] . محمدبن على­بن بابویه قمی، معانی الاخبار، ص۳۵۵؛ محمدبن جرير طبرى شیعی، دلائل الامامه، ص۷۵.

[۱۷] . موفق­بن احمد خوارزمی، المناقب، ص۳۵۳.

[۱۸] . سليمان­بن اشعث سجستاني(ابوداود)، السنن، ج۲، ص۲۹.

[۱۹] . «أَنَا صِهْرُ خَيْرِ الْأَنَامِ، أَنَا سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَنَا زَوْجُ الْبَتُولِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ- فَاطِمَةَ التَّقِيَّة.» محمدبن على­بن بابویه قمی، معانی الاخبار، ص۵۸؛ محمدبن علی کراجکی، كنز الفوائد، ج۱، ص۲۶۶.

[۲۰] . محمدبن عبدالله اسکافی، المعيار والموازنة، ج۲، ص۲۳۷- ۲۳۶.

[۲۱] . محمدبن علی­بن شهرآشوب، مناقب آل ابی­طالب(ع)، ج۳، ص۳۵۶.

[۲۲] . سعیدبن هبه­الله قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۳۹- ۵۳۸.

ارسال نظرات

پیمایش به بالا