یکی از ابعاد توجه به زندگی حضرت زینب، توجه به جهاد تبیین آن حضرت در کوفه و شام بود. ایشان برای تبیین قیام عاشورا و کوتاهی مردم سخنانی را بیان کرد تا ضمن معرفی نهضت عاشورا، خطاهای مردم را نیز معرفی و به معرفی دشمن نیز پرداخت و آثار آن چنین بود که مردم به حق نزدیک شده و با قیام عاشورا و نهضت حسینی آشنا شده و پی به جنایات اموی برده و کوتاهی خود را دریافتند. به عنوان نمونه، ایشان در کاخ کوفه خطاب به والیان و مردم فرمود:
اي اهل نيرنگ و #نفاق، [آيا گريه ميكنيد؟!]
هرگز اشكهايتان خشك نشود و شيون شما نايستد. مَثََل شما همچون مثل «آن زني است كه رشتة خويش را پس از محكم تابيدن، بازگشود.
شما سوگندهايتان را (وسيلة) #خيانت و فريب ميان خود ميگيريد.»
آيا در شما چيزي جز تكبّر و #خودستايي، (سينههاي پر از) كينه، تملقگويي كنيزگونه و باطني دشمنانه وجود دارد؟
آيا شما جز سبزيهاي روييده در #منجلاب يا همانند گچهايي بر گور [مردگان] هستيد؟ چه بد كرداري را پيش فرستاديد كه خدا را از خود خشمگين ساختيد و در عذاب، جاودانه شديد.
آيا #گريه ميكنيد و ناله سر ميدهيد؟ آري به خدا سوگند گريه کنيد به خدا سوگند شما سزاوار گريه هستيد. آري ـ به خدا سوگند ـ بسيار بگرييد و اندك بخنديد. به #ننگ و عاري آلوده شدهايد كه هرگز از دامانتان شسته نخواهد شد.
حَذْلَم گويد:
(پس از خطبة حضرت #زينب ) مردم را حيران و #سرگردان ديدم. آنان انگشتانشان را (از شدّت ناراحتي) به دندان ميگزيدند. پيرمردي جُعفي را ديدم آنقدر گريسته بود كه محاسنش از اشك خيس بود و ميگفت:
«پيران آنان بهترين پيران و نسلشان در ميان نسلها، هرگز هلاک و خوار نميشوند».