امام حسن عسکری(ع)، هویت بخش به جامعه شیعه
یکی از اقدامات بنیادین امام حسن عسکری(ع) در عصری که بنیعباس تلاش داشت تا نامی از تشیع باقی نماند، تبیین نشانههای تشیع و متمایز کردن آنان از طریق بیان باورها، ارزشها و رفتارها است. ابوبکر خوارزمی(م۳۸۳ق) درباره وضعیت دوره امام عسکری(ع) مینویسد: «آنان هر کسی را شیعه بدانند به قتل میرسانند؛ هرکس نام پسرش را علی بگذارد، خونش را میریزند. شاعر شیعه چون در مناقب وصی(علی) و معجزات نبی شعر بگوید، زبانش را میبرند و دیوانش را پاره میکنند. هارون پسر خیزران(واثق عباسی) و متوکل در صورتی به کسی بخشش مینمودند که به آل أبیطالب دشنام گوید. علویان را از یک وعده خوراک منع میکنند. یک جرعه آب را از اولاد فاطمه دریغ میدارند. یکی شمشیر خود را گرو میگذارد و دیگری جامهاش را میفروشد.»[۱]
امام حسن عسکری برای متمایز کردن جامعه شیعه اعتقادی از دیگران افزونبر ارائه وصیتی و سفارش آنان به تقوا و آداب مسلمانی، خطاب به آنان فرمود: «شیعیان- اعتقادی- کسانی هستند که از احادیث ما پیروی کرده، در تمام اوامر و نواهی از ما اطاعت میکنند و کسانی که در بسیاری از دستورات الهی با ما مخالفت کنند، شیعه نیستند.»[۲] ایشان همچنین، برای پیروان خود از اصطلاح مؤمن بهره برده و علائمی را برای آنان ذکر کردند؛[۳] لذا شیعیان نیز به مناسک عبادی ازجمله حضور در محضر امامان یا زیارت قبور آنان با هدف کسب معرفت و تقویت مبانی اعتقادی اهتمام داشتند، تا هویت شیعی خود را قالب این آموزهها حفظ کنند.
امام عسکری(ع) برای حراست و متمایز کردن شیعیان از دیگران، افزونبر صدور روایات در علوم گوناگون،[۴] تعلیم باورها از جمله امر امامت،[۵] آنانرا به فقیهانی که نگهدارنده نفس، نگهبان دین و مطیع امر مولایش باشد، ارجاع میدادند.[۶] آن حضرت توانست شاگردان برجستهای همانند، ابراهيمبن مَهزيار اهوازى، حسنبن علیبن فَضّال، فَضلبن شاذان، احمد و محمدبن خالد بَرقى و حسینبن اَشکیب را تربیت کنند که حتی دانشمندان اهلتسنن در مجالس آنان شرکت کنند. بهعنوان نمونه برخی از علمای سنی در درس نوبختیان شرکت میکردند. بخاری و مسلم نیشابوری[۷] نیز از احمدبن میثمبن ابینُعَیم راوی مشهور کوفی و از ثقات شیعه[۸] کسب علم کردند.
[۱] . ابوبکر خوارزمی، الرسائل، ص۱۲۹- ۱۳۰.
[۲] . حسنبن علیبن شعبه حرّانى، تحف العقولعن آل الرسول، ص۴۸۷؛ سعیدبن هبهالله قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۸۴.
[۳] . محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۵۲.
[۴] . سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۰.
[۵] . «امام هادی در زیارت جامعه کبیره به معرفی امامت الهی میپردازد.» محمدبن علىبن بابویه قمی، من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۱.
[۶] . «فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ، فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ.» امام حسن عسکری، التفسير(منسوب به إمام حسن عسكري)، ص۳۰۰.
[۷] . جعفر سبحانی، موسوعه طبقات الفقهاء، ج۳، ص۴۳۱.
[۸] . احمدبن علی نجاشی، الرجال، ص۸۸.