سیره اقتصادی امیرمومنان علی(ع) با تأکید بر تولید در سالی که به نام افزایش تولید است.

به گزارش روابط عمومی موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا علیه السلام، به مناسبت سالروز ولادت باسعادت امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر یاوری سرتختی، عضو هیأت علمی مؤسسه امام رضا(ع)، در یادداشتی علمی–تحلیلی به بررسی سیره اقتصادی آن حضرت با تأکید بر «تولید» پرداخته است.
این نوشتار، با توجه به نام‌گذاری سال به عنوان «افزایش تولید»، تلاش می‌کند با تکیه بر آموزه‌ها و سیره عملی امام علی(ع)، الگوی جامع و کارآمدی از اقتصاد اسلامی مبتنی بر خودکفایی، آبادانی، کشاورزی، صنعت، تجارت و عدالت اجتماعی ارائه دهد و نشان دهد که چگونه سیره علوی می‌تواند الهام‌بخش سیاست‌گذاری و کنش اقتصادی در جامعه اسلامی امروز باشد.

سیره اقتصادی امیرمومنان علی(ع) با تأکید بر تولید در سالی که به نام افزایش تولید است.

تأکید بر خودکفایی

عنایت امیرمؤمنان علی(ع) در اقتصاد، مبتنی بر خودکفایی بود. بنابراین، ایشان به همراه همسر خود به کشاورزی اهتمام داشتند. حضرت فاطمه(س) نیز مبتنی بر همین خودکفایی، گاهی در منزل ریسندگی می­کرد[۱] و برای همسرش پیراهنی بافت که در نبردها آن را می­پوشید.[۲] چنان­که در جنگ جمل به آن پیراهن افتخار کرده و فرمودند: «به­خدا قسم، این دو لباسِ من که می­بینید، از بافته­های همسرم است و این غلات نیز از محصولات خودم در مدینه است.»[۳]

امیرمومنان علی(ع) برای جلوگیری از وابستگی به کفار نیز فرمودند: «مادامی‌ که‌ این‌ امت- مسلمان-‌ لباس‌ بیگانه نپوشند و از غذاهای آنان‌ استفاده‌ نکنند، همواره‌ در خیر و نیکی خواهند بود و هنگامی‌ که‌ از غذا و لباس بیگانه استفاده کنند، خداوند آنان‌ را ذلیل‌ خواهد کرد.»[۴]

توجه به آبادانی شهرها

فرهنگ کار و تلاش در آموزه­های امیرمؤمنان علی(ع) برای سامان بخشی و عمران و آبادانی جامعه و رفاه اقتصادی آن، جایگاه ویژه­ای داشت. آن حضرت، ضمن بیان قدسی و عبادی بودن کار، بر این امر نیز تأکید داشت: «شهرها و کشور زمانی آباد می­گردد که حب به وطن باشد.»[۵] به­عبارت دیگر، یکی از زمینه آبادانی، افزون­بر عبادی بودن کار کردن، دوست داشتن خدمت به مردم در قالب دوست داشتن سرزمین و بی­نیازی از دیگران به­ویژه بیگانه است.

امیرمؤمنان علی(ع) کارگزاران خود را به آبادانی شهرها و توجه به رفاه مردم ملزم می­کرد؛ چنان­که در عهدنامه مالک اشتر آمده است: «باید نگاهت به آبادانیِ زمین بیشتر از گرفتن خراج باشد؛ خراج، بدون آبادانی به­دست نیاید و کسی که آن­را بدون آبادانی زمین جستجو کند، شهرها را ویران سازد و بندگان را به هلاکت اندازد و کارش جز اندکی، ثبات نگیرد. اگر از سنگینی مالیات یا آفت و خشکسالی و سیل شکایت کردند، بار آنان را سبک گردان؛ زیرا اندوخته­ای می­گردد که با آبادانی شهرها به تو بازدهند. خرابی سرزمین­ها از تنگ­دستی آنان است و تنگ­دستی صاحبان زمین هنگامی است که زمامداران به گردآوری اموال خو کنند.»[۶] همچنین، درخصوص توجه به کشاورزی و تأمین نیازمندی­ها همواره می­فرمود: «کسی که آب و خاک در اختیار داشته باشد و با این حال، نیازمند دیگران باشد، از رحمت خدا به دور است.»[۷]

در گزارشی از یعقوبی(م۲۹۲ق)، امیرمؤمنان علی(ع) ضمن نامه­ای، قَرظَه­بن کَعب را مأمور آبادانی کرده و نوشت: «همانا مردانى از اهل ذمه حوزه ماموريت تو، نهرى را در زمين خود اسم برده­اند كه بى‏اثر شده و زير خاك رفته است و مسلمانان براى ايشان عهده‏دار احياى آن هستند؛ پس تو و ايشان بنگريد، سپس نهر را احيا كن و آباد ساز؛ پس به جانم سوگند كه اگر نهرها احيا شوند، این کار نزد ما بهتر است از آن­که اینان کوچ کنند و ناتوان شوند.»[۸]

توجه به تجارت و صنعت

توسعه تجارت و صنعت نیز از جمله راهبردهای اجتماعی امیرمؤمنان علی(ع) است که جامعه اسلامی را بر آن تشویق می­نمود.[۹] ایشان، توسعه اقتصادی جامعه را در گرو توسعه صنعتی و رشد تجارت می­دانست و به فرمانداران خود درباره کشاورزان، صنعت­گران و تجار سفارش می­کرد. ایشان، به مالک­اشتر می­فرماید: «سفارش من­را درباره صاحبان صنایع و بازرگانان بپذیر؛ زیرا آنان پدیدآورندگان وسایل زندگی و آسایش و آورندگان وسایل زندگی مردم از نقاط دوردست و دشوار می­باشند.»[۱۰]

نکته قابل توجه در سیره اقتصادی امیرمؤمنان علی(ع)، اهمیت دادن به تجارت با عموم مردم، سفارش به آسان کردن تجارت و فراهم کردن کسب­وکار برای همگان و کاهش مالیات زمین کشاورزان بود.[۱۱] ایشان، برای تسهیل کار بازاری­ها در فعالیت اقتصادی، اظهار می­داشت: «بازار مسلمانان‌ مثل‌ مسجد آنان‌ است؛‌ کسی‌ که‌ در مکانی‌ از بازار پیشی‌ گیرد، او تا شب‌ از دیگران‌ به‌ آن‌ مکان‌ سزاوارتر است.»[۱۲] همچنین، امیرمؤمنان علی(ع)، برای رونق کسب و کار از مغازه­های بازار که متعلق به دولت بود، کرایه نمی­گرفت.[۱۳]

امیرمؤمنان علی(ع)، ضمن آن­که اظهار می­کرد، علاقمند به تجارت است،[۱۴] معاملاتی را نیز انجام می­داد[۱۵] و گاهی برای کسب منفعت، در برخی مزارع کشاورزی نیز کار می­کرد و در مقابل این فعالیت­ها، خرما و جو به­عنوان دست­مزد دریافت کرد.[۱۶] ایشان، به توسعه کشاورزی توجه بسیار داشت و حتی در نواحی یَنبُع زمین خریداری می­کرد یا به وی واگذار می­کردند، فعالیت کشاورزی داشت. آن حضرت، در این زمین­ها چشمه­هایی را ایجاد کرد و پس از آباد کردن، آن­ها را در راه خدا برای فقرا و مساکین وقف می­کرد.[۱۷]

کشاورزی و دامداری

در گزارشی از مجاهد، امیرمؤمنان علی نقل می­کند، روزی برای که به­شدت گرسنه بودم، برای کار و تأمین مایحتاج به عوالی یثرب رفتم و در باغ یکی از زنان آنجا مشغول کار شدم.[۱۸] یکی از اقدامات اجتماعی و اقتصادی امیرمؤمنان علی(ع)،[۱۹] کشاورزی و آبادکردن زمین­های بایر و غیر آن بود. ایشان، در عوالی مدینه زمین کشاورزی داشت[۲۰] و با بیل کار کرده و زمین­ها را آباد می­کرد.[۲۱] گاهی این زمین­ها به کمک کارگران و خدمتکاران نگهداری و کشت می­شدند.[۲۲] طبق گزارشی، ایشان، سرزمین یَنبُع را که از پیامبر(ص) دریافت کرده بود، گاهی شبانه­روز کار می­کرد و آن­را برای کشاورزی آماده کرد و ضمن ایجاد چاه­های پر آب، بخشی از آن زمین را با کاشتن خرما به نخلستان بزرگی تبدیل کرد.[۲۳] امیرمؤمنان علی(ع)، در دوران عثمان از شدت کار در همان یَنبُع مریض شد.[۲۴] ابوفضاله انصاری از اصحاب بدر به همراه فرزندش به ملاقات امام آمد و گفت: می­ترسم با این حالت مریضی در اینجا جان سپاری، اما امام پاسخ داد: «من از این مریضی از دنیا نمی­روم. رسول خدا(ص) با من عهد کرده است تا این­که به حکومت برسم. سپس، با خون سرم، محاسنم آغشته می­گردد.»[۲۵]

بنابر گزارش ابن­شبّه(م۲۶۲ق)، امیرمؤمنان علی(ع)، یَنبُع را آماده کشاورزی می­دید و بعدها مقداری از سرزمین یَنبُع را از عبدالرحمان­بن سعد زراره انصاری به مبلغ سی­هزار درهم خرید و به املاک خود افزود که نخستین نقطه آبادشده آن، بُغَیبَغَه است که چشمه­ای به همین نام احداث کردند.[۲۶] امیرمؤمنان علی(ع) در مدینه نیز باغی تأسیس کرده بود که از آن، محصولات گوناگون برداشت می­کرد.[۲۷] مزرعه و چشمه ابی­نِیزر نیز از دیگر مزارع وقفی امام بود.[۲۸] همچنین، الفقیرین، وادی­القُری، دَیمه یا دَعه و اُدیبه یا اُذینه یا اُرینه از دیگر زمین­های کشاورزی علی­بن ابی­طالب(ع) بود که تولیت آن­ها را به امام حسن(ع) و دیگر افراد نسل خود واگذار کرده بود.[۲۹] ایشان، در عراق نیز توانست زمین وسیعی به مبلغ چهل­هزار درهم در نزدیکی حیره و کوفه- برای کشاورزی- بخرد.»[۳۰]

طبق روایتی از امام صادق(ع)، امیرمؤمنان علی(ع) با درآمد حاصل از مزارع خود، هزار برده را خرید و آزاد کرد.[۳۱] بنابر گفته بلاذری(م۲۷۹ق) نیز، آن حضرت همه زمین­های خود را وقف کرده بود و درآمد غله و محصولات حاصل از این مزارع را که در یک سال زراعی حدود چهل­هزار دینار بود، صدقه می­داد.[۳۲]

بُغَیبَغَه، عین ابی­نِیزر، عین­البحیر، رباح یا ریاحا، جُبَیر، عین نولا، عین­الحدث، العصبیه، الفقیرین، بئرالملک، اُدیبه یا اُذینه یا اُرینه، دَیمه یا دَعه و وادی­القُری و ذات کمات از چشمه­های احداثی امیرمؤمنان علی(ع) هستند. ایشان، با حفر آن همه چاه، ده­ها هکتار زمین را با کاشتن نخل­های زیادی آباد کرد و کارگران زیادی از طریق آن نان می­خوردند.

امیرمؤمنان علی(ع)، افزون­بر معامله و کشاورزی به نگهداری دام به­عنوان یک فعالیت اجتماعی و اقتصادی نیز اهتمام داشت.[۳۳] در گزارش دیگری، امیرمؤمنان(ع) شتر هم نگهداری می­کرد و از پیامبر اکرم(ص) افزون­بر فدک و باغ­­های اطراف مدینه،[۳۴] بیش از چهل شتر،[۳۵] دو گوسفند و شش اسب نیز از ارث به حضرت زهرا(س) رسید.[۳۶] بنابر گزارشی دیگر، پیامبر اکرم(ص) زمانی به خانه آن حضرت رفتند، امام حسن(ع) که طفلی بیش نبود، نوشیدنی درخواست کرد، رسول الله(ص) برخاست و از گوسفندی که در خانه امام بود، شیر دوشید و به نوه­اش نوشاند.[۳۷]


[۱] . محمدبن على­بن بابویه قمی، الامالی، ص۲۵۹.

[۲] . محمدبن علی­بن شهرآشوب، مناقب آل ابی­طالب‰، ج۳، ص۲۴۶.

[۳] . محمدبن محمدبن نعمان، الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، ص۴۲۲.

[۴] . احمدبن محمدبن خالد برقی، المحاسن، ج۲، ص۴۱۰.

[۵] . حسن­بن علی­بن شعبه حرّانى، تحف العقول عن آل الرسول‰، ص۲۰۷.

[۶] . محمدبن حسين موسوی(سیدرضی)، نهج‏البلاغه، نامه: ۵۳، ص۴۳۶.

[۷] . عبدالله­بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص۱۱۵.

[۸] . احمد‌بن ابي‌واضح یعقوبی، التاریخ، ج۲، ص۲۰۳.

[۹] . نعمان­بن محمد مغربى، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۵.

[۱۰] . محمدبن حسين موسوی(سیدرضی)، نهج‏البلاغه، نامه ۵۳، ص۴۳۱.

[۱۱] . محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۱، ح۳؛ ر.ک: محمدبن حسين موسوی(سیدرضی)، نهج‏البلاغه، نامه ۵۳.

[۱۲] . محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۵، ح۱.

[۱۳] . محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۵، ح۱.

[۱۴] . احمد بن‌ حنبل، فضایل‌ الصحابه، ج۱، ص۵۳۲.

[۱۵] . «همانند خرید و فروش شتر.» محمدبن علی­بن شهرآشوب، مناقب آل ابی­طالب(ع)، ج۲، ص۷۸.

[۱۶] . محمدبن مسعود عیاشی، التفسیر، ج۲، ص۱۰۱؛ علی­بن احمد واحدی، الوسیط فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۰۱- ۴۰۰.

[۱۷] . عمربن شبه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۲۲۰.

[۱۸] . احمدبن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۳۵.

[۱۹] . «امیرمؤمنان علی(ع) جهت بهبود وضع کشاورزی، در زمان رسول خدا(ص) و هنگام جنگ ذات­العشیره از مزارع بنی­مُدلِج دیدن کرد.» محمدبن جریر طبری، تاريخ الأمم و الملوك، ج۲، ص۴۰۸.

[۲۰] . عمربن شبه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۲۲۳.

[۲۱] . محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۷۴، ح۲.

[۲۲] . محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۴۰، ح۱۱.

[۲۳] . «این منطقه در نزدیکی مدینه بود و پیامبر اکرم(ص) از فیء آن­را به امیرمؤمنان(ع) بخشید.» محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۵۴، ح۹، ج۵، ص۷۵، ح۶.

[۲۴] . على­بن محمدبن اثير، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج۵، ص۲۴۷.

[۲۵] . «ابوفضاله در صفین کنار امیرمؤمنان(ع) شهید شد.» احمدبن‌ حنبل، مسند، ج۱، ص۱۰۲.

[۲۶] . عمربن شبه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۲۲۱.

[۲۷] . فرات­بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ص۵۶۶.

[۲۸] . محمدبن یزدی مبرد، الکامل، ج۳، ص۱۱۲۹- ۱۱۲۸.

[۲۹] . «در این واگذاری، اصول راهبردی و موارد مصرف بیان گردیده است.» محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۹، ح۷.

[۳۰] . عبدالکریم­بن احمدبن طاوس، فرحة الغري في تعيين قبر أميرالمؤمنين علي­بن أبي­طالب(ع)، ص۲۹.

[۳۱] . محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۷۴، ح۲.

[۳۲] . احمدبن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف‏، ج۲، ص۱۱۷.

[۳۳] . «در گزارش ابن ابی­الحدید، امیرمؤمنان علی(ع) هنگام محاصره عثمان در خیبر مشغول کار کشاورزی و دامداری بود.» عبدالحميدبن ابی­الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۴۸.

[۳۴] . «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، اين وصیت­نامه فاطمه(س)، است. او بوستان­هاى هفتگانه: عواف، دلال، برقه، ميثب، حسنى، صافيه و مال امّ ابراهيم را براى علی­بن ابی­طالب(ع) وصيّت كرده است.» محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج۷، ص۴۸، ح۵، ح۲.

[۳۵] . «بنابر گزارش مقریزی تعداد این شترها صد نفر بود.» أحمدبن على مقريزى، إمتاع الأسماع بما للنبى(ص) من الأحوال و الأموال، ج۱۴، ص۲۷۱.

[۳۶] . على­بن عيسی اربلّی، کشف الغمه في معرفة الأئمه(ع)، ج۱، ص۴۹۶.

[۳۷] . احمدبن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۰۱.

ارسال نظرات

پیمایش به بالا